از علی گفتی مدادم میل رقصیدن گرفت///
شاه مردان راشنیدوصفحه ی کاغذخرامیدن گرفت

روی بر درگاه او شوق وصال و قربِ یار///
از صفاهان تا نجف صحن وسرایش میل بوسیدن گرفت

از فتوت ، آیه ی اوج فتی و غیرتش لاسیف خوان///
وزنه ی عدل و عدالتْ ، باشکوهش ، میل سنجیدن گرفت

همسرش دخت نبوت بود و زینب دخترش///
درمقام زن ، به شوقِ فاطمه ، میل پرستیدن گرفت

گر که شیعه، شاه دینش چون حسین است و حَسَنْ///
بر امامتْ پایه بود و حکم « اَبْ » بودن گرفت

چون به یُمنِ نامِ او ، هر مشکلی آسانْ شود///
وقت افطار و سحر ، ذکرِ علی ، شیرینیِ گفتن گرفت

آیه مِشکاتْ در وصفِ علی و آل اوست///
نور ایمان با ولایش سویِ تابیدن گرفت